سریال خوب بد جلف شاید این جزو آخرین کارهای من و سام درخشانی باشد، زیرا با توجه به اینکه هر کدام گرفتاریهای خودمان را داریم و همینطور شرایط کرونا که همه چیز را پیچیده کرده است.
سالی که گذشت خیلی چیزها را از یک مفهوم عینی تبدیل به یک مفهوم انتزاعی کرد. روزهایی که سینما بسته بود و از آن یک «عنوان» باقی ماند و کلی حرف و حدیث! اما خب قرار نیست تسلیم ناامیدی شویم، هر چند برای امیدوار ماندن دلایل کمی داشته باشیم.
به پایان سال نزدیک میشویم، سالی که اگر موزیک نبود، غم بیشتر بود. در این «پلیلیست» از شما میخواهیم که بهترین و بدترین موزیکهای مجاز یک سال گذشته را عنوان کنید تا در هفته بعد، دربارهی آن صحبت کنیم.
در پاسخ به این پرسش که «چرا بدن زنان همواره در جنگها مورد خشونت جنسی قرار میگیرد؟» به یک حقیقت دردناک میرسیم: وقتی زنان در دوران صلح و آرامش حق مالکیت بر بدن خود را ندارند و باید اجبارِ ساختارهای قدرت را در تعیین حدومرزهای بدنشان بپذیرند
تایمز درباره کوروش یغمایی گفته که «تصویرش همرا با گیتار الکتریک برای ایرانیها مشابه تصویر جیمی هندریکس برای بچههای غرب است» - که جایگاه جهانی این خواننده ایرانی را به وضوح نشان میدهد!
علاوه بر کپی برداری فیلم و سریالها، در برنامهسازی هم ایرانیها خوب کپی کردهاند. البته کپی کردن برنامه تلویزیونی برخلاف کپی برداری فیلم و سریال اصلا کار بدی نیست و عملا امری مرسوم در دنیاست.
دیگر حرف تازهای نیست گفتن از اینکه سریالسازی تلویزیون حال و روز خوشی ندارد. اسباب چنین وضعیتی هم هرچه باشد واضح است که آنچه میبینیم حاصل یک گعده تولید سریال در تلویزیون است.
در تمام دنیا برنامههایی با هدف استعدادیابی مردم در زمینههای مختلف ساخته میشوند. در زمانهای که رسانهها به سمت تولید برنامههای تعاملی رفتند، یکی از مهمترین اشکال آنها همین شوهای استعدادیابی بود.